چهارمين قدم

اين وبلاگ جهت ثبت خاطرات و اقدامات براي به دنيا آمدن اولين فرزند ما مي باشد.

سه شنبه ۱۸ اردیبهشت ۰۳

چهارمين قدم

۱۰۴ بازديد

قدم چهارم:
امروز صبح با پدرتون رفتيم آزمايشگاه براي آزمايش دادن.
اينم بگم كلي داستان داشتيمااااااا
پدرتون خوابش ميومد و به زور ساعت 10 بيدار شد منم كه ناشتا غش كرده بودم ديگه از گرسنگي.
جالب اينجا بود كه رفتيم آزمايشگاه اونجا باباتون ميگه خانوم پول آوردي؟
ميخواستم بشينم گريه كنم.
 داشتم ديگه پشيمون ميشدم از بچه دار شد.
هيچي ديگه دوبارهرفتيم خونه پول اورديم آژمايش داديم. اونم همون ازمايشگاه دفترچه قبول نميكرد رفتيم يه جاي ديگه. ببين بچه هم هزينه داري هم دردسرااااااااااااااااا
وقتي  ازمايش داديم رفتيم خونه باباتون برگه آزمايش رو كه ديد و ايتم هاي آزمايشو ترس تمام وجودشو گرفت هبودااااا
از ترس گرفت خوابيد تا بعدازظهر بعدشم راهي شمال شديم
1394-3-12

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در مونوبلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.